سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمترین حقى که از خداى سبحان بر گردن شماست این که از نعمتهاى او در راه نافرمانى‏اش یارى نباید خواست . [نهج البلاغه]
 
یادداشت ثابت - دوشنبه 95 آذر 30 , ساعت 9:58 صبح

 

 

 

Image result for ?امام زمان?‎

 

غیبت امام مهدی عج و مساله هدایت

یکی از مهمترین وظایف ائمه اطهار(علیهم السلام) هدایت کردن بندگان خداست. از طرفی راهنمایی کردن انسانها یکی از حقوقی است که آنها دارند. خداوند امامان را برگزیده تا مردم را به راه راست که همان راه الله است رهنمون سازند. مگر نه این است که فلسفه امامت هدایت و رهبری است. نبود امام در میان مردم چگونه با این مهم سازگار است؟
امام زمان (عج)
امام باید حاضر باشد تا انسانها را به مقصود رهنمون سازد. راه را از چاه نشان داده قوانین و دستورات الهی را تبیین کند و خود در رأس حکومت قرار گیرد تا آن قوانین تبیین شده بدون هیچ کم و کاستی اجرا شود. حال که وظیفه امام این است عدم حضور ایشان غیر قابل قبول به نظر می رسد. بنابراین حضور امام هم، وظیفه و تکلیف است بلکه مقدمه تکلیف است. پس همانگونه که تکلیف واجب است مقدمه آن نیز عقلا لازم است. از طرفی خداوند از نصب چنین مقامی غرض و هدفی داشته است که بدون حضور امام این هدف محقق نمی شود. 
برای پاسخ این پرسش باید جنین گفت: اولا: آیا مسأله هدایت بشر تکلیف بدون قید و شرط و همیشگی امام است؟ یعنی تکلیفی است که در هر شرایطی باید باشد و یا اینکه هدایت زمانی به عهده ایشان است که شرایط لازم موجود باشد. مثلا یکی از شرایط تکلیف قدرت است. هر مکلفی اگر قدرت بر انجام تکلیف نداشته باشد، تکلیف از او ساقط است زیرا عقلا صحیح نیست خداوند انسان را تکلیف به عملی کند که قادر بر انجام آن نیست و این کلام خود خدا در قرآن است که:لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها؛ خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمى‏کند. (1)
بنابراین تکلیف هدایت انسانها هر چند به عهده امام است ولی باید شرایط آن نیز موجود باشد در غیر این صورت تکلیفی ساقط خواهد شد و یا اینکه گاهی مانعی وجود دارد که نمی گذارد امام مردم را هدایت کند. «شیخ طوسى (در کتاب غیبت) می نویسد: هیچ علتى مانع از ظهور آن حضرت نیست جز این که مى‏ترسد کشته شود. زیرا اگر جز این بود، جایز نبود که پنهان شود. بلکه ظاهر مى‏گشت و هر گونه ناراحتى و آزارى را محتمل می شد. زیرا مقام رفیع ائمه و همچنین انبیاء عظام و بزرگوارى آنها، بواسطه ناملایماتى بود که در راه دین خدا متحمل می گشتند.» (2)
 
 موانع هدایت
ما قائلیم که از طرف امام هم شرائط موجود است و هم مانعی نیست یعنی از طرف امام برای هدایت بشر مشکلی وجود ندارد اما از طرف انسانها وجود دارد. ممکن است آن کسانی که امام قصد هدایتشان را دارد خود مانع هدایت باشند و با گناهانی که مرتکب شدند باعث غیبت امام شده اند. قرآن می فرماید: «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ‏ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً .» و آنچه از بدى به تو مى‏رسد، از سوى خود توست.(3)
امام زمان(عج) فرمودند: هر یک از پدران من ناچار از آن بودند که بیعت با ظالم زمان خود را به گردن بگیرند، ولى من موقعى ظهور میکنم که بیعت هیچ یک از ستمگران را به گردن نگرفته ام، و اما چگونگى انتفاعى که مردم در غیبت من از وجودم می برند مانند استفاده از آفتاب است که ابر آن را از نظرها مستور ساخته است. وجود من امان مردم روى زمین است چنان که ستارگان، امان اهل آسمان است‏.
و ممکن است انسانهای دیگر به انگیزه های مختلف از جمله منافع شخصی مانع هدایت مردم می شوند. باز قرآن می فرماید: «الَّذینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ وَ یَصُدُّونَ‏ عَنْ سَبیلِ اللهِ وَ یَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِکَ فی‏ ضَلالٍ بَعیدٍ»؛ همانها که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى‏دهند؛ و (مردم را) از راه خدا باز مى‏دارند؛ و مى‏خواهند راه حق را منحرف سازند؛ آنها در گمراهى دورى هستند.(4) در جایی دیگر می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ فساد، در خشکى و دریا بخاطر کارهایى که مردم انجام داده‏اند آشکار شده است؛ خدا مى‏خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید(بسوى حق) بازگردند!(5)
یا مهدی امام زمان فرج دوازدهم المهدی ظهور
با وجود این موانع هر چند امام زمان علیه السلام حاضر نیستند ولی وجود ایشان مایه برکت است. بله هدایت حضوری قابل قیاس با هدایت غیر حضوری نیست اما تأثیر خاص خود را دارد . بنابراین در زمان غیبت هدایت توسط امام متوقف نشده است اما محدودتر شده هم هدایت عموم مردم  و هم هدایت ویژه برخی اشخاص که در کتب معتبر آمده است.
 
هدایت همگانی
شیخ صدوق در کتاب «امالى» از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت‏ می کند که فرمود: از روزى که خداوند آدم را آفرید زمین از حجت ظاهر و مشهور یا غائب و مستور خدا خالى نمانده و همچنان نیز خالى نمى‏ماند تا قیامت برپا شود، و اگر جز این بود خداوند پرستش نمی شد. سلیمان اعمش گفت: به حضرت صادق(علیه السلام) عرض کردم: فکیف ینتفع النّاس بالحجّة الغائب المستور؟ قال کما ینتفعون بالشّمس اذا سترها السّحاب. یعنى چگونه مردم می توانند از حجت غائب نفع ببرند؟ امام فرمود: همان طور که از آفتابى که در ابرها پنهان است نفع می برند.
قطب الدین راوندى از کلینى و او از اسحاق بن یعقوب نقل می کند که این مطلب از ناحیه مقدسه امام زمان(عج) به وسیله محمد بن عثمان وارد شد: «و اما علت غیبت که واقع‏ شده، خداوند میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ‏ (6) یعنى: اى کسانى که ایمان آورده‏اید سؤال نکنید از چیزهایى که اگر براى شما ظاهر گردد، شما را متأثر سازد.»
امام باید حاضر باشد تا انسانها را به مقصود رهنمون سازد. راه را از چاه نشان داده قوانین و دستورات الهی را تبیین کند و خود در رأس حکومت قرار گیرد تا آن قوانین تبیین شده بدون هیچ کم و کاستی اجرا شود. حال که وظیفه امام این است عدم حضور ایشان غیر قابل قبول به نظر می رسد.
هر یک از پدران من ناچار از آن بودند که بیعت با ظالم زمان خود را به گردن بگیرند، ولى من موقعى ظهور میکنم که بیعت هیچ یک از ستمگران را به گردن نگرفته ام، و اما چگونگى انتفاعى که مردم در غیبت من از وجودم می برند مانند استفاده از آفتاب است که ابر آن را از نظرها مستور ساخته است. وجود من امان مردم روى زمین است چنان که ستارگان، امان اهل آسمان است‏. (7)
امام همچون خورشید پشت ابریست که هم نور می دهد و عالم را روشن می کند و هم گرما . امام زمان علیه السلام در پس پرده غیبت بیکار ننشسته و دست روی دست نگذاشته بلکه هم اکنون نیز دوستداران خویش را هدایت می کند.
 
هدایت شخصی
هدایت فردی امام زمان بسیار زیاد است و در اینجا به یک نمونه اکتفا می شود: در کمال الدین بسند مزبور از ابراهیم بن محمد علوى روایت می کند که ابو نصر طریف گفت: به خدمت صاحب الزمان(عج) رسیدم و آن حضرت فرمود: اى طریف! قدرى صندل سرخ‏ (8) براى من بیاور! وقتى آوردم فرمود: مرا می شناسى؟
عرض کردم: آرى فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقا و پسر آقاى من هستید، فرمود: مقصودم از سؤال این نبود. طریف می گوید: عرض کردم: فدایت شوم پس بفرما تا خشنود گردم! فرمود: من خاتم اوصیاء هستم که خداوند گرفتاریها را بوسیله من از بستگان و شیعیانم برطرف می کند. (9)

پی نوشت ها:
1. سوره بقره آیه 286 ، ترجمه آیة الله مکارم شیرازی .
2. مهدى موعود - ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار ، علی دوانی، ناشر: دار الکتب الاسلامیه‏، ص 852 .
3. سوره نساء، آیه 79، ترجمه آیة الله مکارم شیرازی .
4. سوره ابراهیم، آیه 3، ترجمه آیة الله مکارم شیرازی .
5. سوره روم، آیه 41، ترجمه آیة الله مکارم شیرازی .
 6. سوره مائده آیه 101 .
7. مهدى موعود - ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار، علی دوانی، ناشر: دار الکتب الاسلامیه‏، ص: 845 و 846
8. درختی که در هند می روید و بوی خوشی دارد.
9. مهدى موعود - ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار، ص 760 .




لیست کل یادداشت های این وبلاگ